خفقان دار (پَ / پِ سِ پَ دَ / دِ) خفقان دارنده. طپش دل دارنده. نفس گرفته: خیک است زنگی خفقان دار کز جگر وقت دهان گشا همه صفرا برافکند. خاقانی ادامه... خفقان دارنده. طپش دل دارنده. نفس گرفته: خیک است زنگی خفقان دار کز جگر وقت دهان گشا همه صفرا برافکند. خاقانی لغت نامه دهخدا
خفقان دار نفس گرفته، طپش، دل دارنده، خفقان دارنده ادامه... نفس گرفته، طپش، دل دارنده، خفقان دارنده تصویر خفقان دار فرهنگ لغت هوشیار